مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلام الله علیها (کوچۀ بنی هاشم)
لالـههـا پـژمـرد؛ بـلـبـل را دگر آوا نبود هیچ کس در باغ، مثـل باغـبان تنها نبود یک مدیـنه دشمن و یک خانۀ بیفـاطمه بانوی آن خانه کس جز زینب کبری نبود روی سیلی خورده زهرا شهادت میدهد از علی مظلوم تر مردی در این دنیا نبود نـیـست جـایـز خانۀ کـفـار را آتش زدن ای مسلمانان مسلمان بود زهرا، یا نبود؟ ای جنایت کار، ای بیدادگر، رویت سیاه اجر و پـاداش رسالت کُشتن زهـرا نبود مصطفی از تو مودّت خواست تو سیلی زدی بیحیا سیلی زدن اجز ذوی القربی نبود ریخت دشمن بر سر زهرا، ولایت را ببین بارها از پـا فـتاد و غـافـل از مـولا نبود من نمیگویم چه شد گویند در چشم علی سیـل دشمن بود پیدا فـاطـمـه پـیـدا نبود ای مدیـنه آتـش غـیـرت چرا آبت نکـرد جای نامـوس خـدا در دامن صحرا نبود آنچه برآل علی در کـربلا یکسر گذشت در سـقـیـفـه اتـفـاق افـتاد، عـاشـورا نبود |